روانشاد مهربان خدابخش نرسی آبادی

 
روانشاد مهربان خدابخش نرسی آبادی مشهور به مهر بیابانکی یکی از مردان نامور گروه زرتشتی در سدۀ گذشته می باشد. در دورانی که زرتشتیان تحت محرومیتهای سخت زندگی می کردند و در برابر مسلمانان یارای ایستادگی نداشتند، و آنها را حقیر و ناچیز می شمردند، کلام این مرد بلند همت و ماجراجو از مهریز تا شریف آباد یزد نافذ بوده است. جمع مالیات چهار دیه در بید، محمدآباد، مهریز و مزرعه صدری و کدخدایی آن ها را برعهده داشت. از روزگار جوانی در حفر کاریز و قنات به سرپرستی پدر زن خویش رستم خدابخش مقنی استاباشی استاد گردید و چهار قنات به نظارت و سرپرستی خود احداث نمود زیرا که باشی یعنی استاد کاریزکش بود.
این مرد بلند همت که در زمان خویش باعث آبرو و عزت جماعت بوده، چنانکه می گویند در حدود سال 1188 یزدگردی در دیه نرسی آباد روشنی افزای دیدگان پدر و مادر گردید. در آن روزگاران اوضاع یزد ناامن بود و هر صباح فرمانداری بر سر اقتدار. خادان خوانین عرب در یزد نیرومند بودند و در بیابانک صاحب ضیاع و عقار، ولی املاک و دیه های که برای آنها بی حاصل و ثمر بود. چون زرتشتیان به راستی و درستی و امانت معروف بودند و روانشاد مهربان مردی بی باک و پردل و با شهامت بود، مصطفی قلیخان عرب معروف به سهام السلطنه از او درخواست که چند خانوار زرتشتی را برای کشاورزی، به سرپرستی خویش به بیابانک ببرد و خود در آنجا ناظر و مباشر امور دیه های او گردد. مهربان خواهش خان را پذیرفت و با بانوی خویش پیروزه و چند خاندان زرتشتی عازم بیابانک گردید و مدت 31 سال در آنجا بکار مباشرت املاک خان مشغول بود. خان در سال 1305 ه ق (1255 ی) فرماندار یزد گردید.
روانشاد مهربان تمام همت خویش را در آبادانی بیابانک بکار برد چنانکه همه فرزندانش به غیر از یک پسر بزرگ همه در بیابانک به دنیا آمدند و به بیابانکی مشهور شدند. پیروزه بانوی او زنی با شهامت بود و بارها تنها به همراهی پسر کوچک خویش، سوار بر الاغ از نرسی آباد تا بیابانک مسافت حدود 200 کیلومتر را بدون خطر، سفر کرده است. راه ها در آن زمان ناامن بود. و مسافرت جرئت و بی باکی لازم داشت. نفوذ کلام روانشاد مهربان در بیابانک بین مردم آنجا بسیار بود و همه او را به نظر احترام می نگریستند و عموم کشاورزان که مسلمان بودند، امر او را به جان می پذیرفتند زیرا که مهربان مردی مهربان بود و در بخش فرآورد کشاورزی که در آن زمان نیمه ای بود. یعنی نیمه محصول به جای اجاره مال ارباب و نیمه مال رعیت، حق کشاورزی آنها بود. مهربان طرف رعیت را می گرفت و بهره بیشتر به آنها می داد تا با دل گرم در آبادانی زمین بیشتر زحمت بکشند.
در طی مدت مباشرت او، بیابانک آباد شد و بهره سرشاری نصیب خان گردید. ولی خودش به واسطه رادی و جوانمردی، چیزی برای اولاد خود و پیری ذخیره ننمود. خان با خانواده خویش در جلب رضایت خاطر او و بانوی عزیزش می کوشیدند. چنانکه روزی پیروزه بانو، ناخوش شد. خود خان به اتفاق سواران به شتاب از 27 فرسنگ مسافت برای بانوی ارجمند مهربان دارو آورد.
کشاورزان زرتشتی پس از چند سال اقامت در بیابانک به دیه های یزد برگشتند اما روانشاد مهربان، مدت 31 سال به امر مباشرت مشغول بود و اگر درست تر بگوییم در آنجا فرمانروایی می کرد. پس از ضعف نیروی خانواده خان، روانشاد مهربان پیری و سن قریب هشتاد سالگی را بهانه کرده بیابانک را گذاشت و به نرسی آباد برگشت. ارباب رستم مهر بزرگ در آن هنگام دیه بهرام آباد را به نام پسر خویش شاه بهرام احداث نموده بود. از ورود مهربا ن خوشحال گشت و از او درخواست مباشرت آن دیه را بپذیرد. مهربان سی سال در ان دیه بماند و آن را آباد کرد. سپس از کار کناره گرفت و به حسن آباد میبد محل اقامت پسرش خدابخش رفت و پس از یک سال با نیروی تمام در صده و ده سالگی حدود سال 1298 یزدگردی (1308ه.ش )به گروثمان برین شتافت. و سه پسر رشید، اسفندیار و خدابخش را از خود بگذاشت. رشید بیابانکی فرزندش از شکارچیان ماهر یزد به شمار آمده است.