خوشبختی و رستگاری است
موبد ک.جمشیدی: آرمان دین بهی خوشبختی و رستگاری است که همانا خشنودی انسان و آرامش و آسایش تن و روان میباشد. دین بهی به ما میآموزد که تنها راه رسیدن به این آرمان پیمودن راستی است زیرا راستی و درستی آن حقیقتی است که بر بنیاد آنها زمین و آسمان و هر چه در آنهاست آفریده شده و آفریدگار آنها نیز خداوند یکتا و ابردانای هستی بخش است که اشوزرتشت، آموزگار ما آن را اهورامزدا نامیده است. این آفرینش بر بنیاد هنجاری پیدایش یافته که قانونی است دگرگون نشدنی و جاودانی. نام این هنجار «اشا» (:asha) میباشد.
بر پایهی این هنجار هر کنشی در هر جای جهان انجام گیرد واکنش مناسب خود را خواهد داشت و از این رو هر کار درست و هماهنگی با اشا نتیجهی خوب و درست و وارون آن هر جنبش و کاری که نادرست باشد نتیجهی آن نیز نادرست و «بد» خواهد بود.
ما انسانها نیز که جزوی از این آفرینش هستیم اگر خود را با هنجار هستی(:اشا) هماهنگ کرده و اندیشه و گفتار و کردارمان بر آن پایه باشد، خوب و اشون(:ashavan) بوده و نتیجهی کردارمان نیز خوب و اشویی است. این نتیجهی خوب، خشنودی آورده و به آرامش دست میانجامد. آرامشی که میوهی آن پیشرفت و رسایی(تکامل) بوده و تن و روان را به آرامش و تندرستی رسانده و زندگی آسایش مییابد.
انسان پدیدهای است اجتماعی و برای داشتن یک زندگی آرام و آسوده نیازمند به داشتن جامعهای آرام و آسوده است تا همهی یگانهای باشنده در آن بتوانند در این آرامش هنباز (:شریک) باشند. بنابراین برای هر زرتشتی این یک نیاز و یک خویشکاری(:مسئولیت) است تا به آرام سازی جامعهی خود نیز یاری رسانند.
این خویشکاری، خود جزوی از هنجار اشاست که در پیوند با «انسان اجتماعی»، انسانی که دارای نیروی اندیشهگری بوده و میتواند گزینش کند، دارای مانا(:چیم، معنا) میگردد. در برابر خویشکاری، آزادی گزینش قرار دارد، بدین ماناکه انسان اگرچه آزاد است که از میان راههای گوناگون برگزیند اما باید آگاه باشد که پاسخگوی نتیجهی گزینش خود خواهد بود.
برای اینکه این گزینشها به درستی انجام گیرد، به دو چیز نیاز است:
١:وهومن یا بهمن، منش نیک یا خرد نیک که نیروی شناسایی و تمیز (درست از نادرست) است.
٢:آگاهی و دانایی.
از راه وهومن است که انسان راه را از چاه تمیز داده و بد را از خوب جدا میکند. این نیرو از آغاز خام و نارسا بوده و بایست با تمرینات روانی / اخلافی و همچنین به یاری تجربه آن را پخته و آموخته ساخت.
براستی انسان دارای دو گونه نیروی تمیز یا خرد میباشد، یکی خرد ذاتی(:آسن خرد) و دیگری خرد دریافتنی یا آموختنی(:گوشوسرود خرد).
داوریهای از پیش ساخته شده و بیبنیان(پیشداوری) یکی از بزرگترین بلاهای بشری است. یکی از چیزهایی که در فرادیدگریهای(:تصمیم گیری) درست در زندگی یاری میرساند و ما را به پیش میبرد آگاهی و برداشت درست از هنجار اشاست.
یکی از گزارشهای شایستهای که برای اشا شده است این است که: اگر کار درست در زمان درست و مکان درست و با ابزار درست و به درستی انجام گیرد، نتیجه نیز درست خواهد بود. هر کدام از اینها هم که در جای درست خود نباشد، نتیجه درست و رسا نخواهد بود. از همین روست که به آن قانون دقت یا «precision law» نیز گفته میشود.
مهمتر از همه این است که بدانیم هر کار انجام شده در کارنامهی کارکردهای ما در زندگی نوشته شده و هنایش(:اثر) خود را به جای خواهند گذاشت. کردارهای خوب و انسان دوستانه و آرامش خواهانه به ما آسودگی وجدان و خشنودی بخشیده و واژگون آن نتیجهی زیان بار خود را نه تنها روی خود ما بلکه بر روی تمامی جهان هستی بر جای خواهد گذاشت. به گفتهی دیگر، این همان بهشت و دوزخي است که ما با کرد و کار خود میتوانیم در هر دم درهای آن را بروی خود باز و بسته کنیم.
یکی از بزرگترین درسهای اشا، که شاید بتوان از آن با نام «قانون زرین» نام برد، میانه روی است. تندروی در هر زمینهای در جایی به کجراهه خواهد رفت و ما را از راه راست به در خواهد برد. برای میانه روی باید بر روی خود و کارکرد سهشهای(:احساسات) خود چیره باشیم. این چیرگی بر خود یا خویشتنداری در فرهنگ بهدینی «خشترا» (:khshathra) نامیده میشود. برای رسیدن به این چیرگی بر خود و آرامش، روشها و ابزارهای کمکی نیز وجود دارند مانند نیایش و همچنین تمرینات تمرکز اندیشه و همترازی (بالانس) تن.
کسی که از وهومن برخوردار بوده و هماهنگ با اشا زندگی کند، نیک کردار و سازنده می
باشد. انسان های آزاد و نیکخواه و خشترایی در هر جامعهای می توانند سیستم خوب و دلخواه خود را برای پیش بردن جامعه بنیان گذارند و رهبران اشویی خود را برگزینند. این شهریاری خوب و برگزیدنی را «وهو خشتر وئیریو» (:vohu khshathra vairyo) مینامند.
هنگامی که انسان با بهرهگیری از منشنیک و هماهنگی کامل با اشا یا اشویی زیستن و پاک و پاکیزه بودن در اندیشه و گفتار و کردار خود، به نیکی بر خود و سرکشیهای سهشهای ویرانگر خود مانند زیاده خواهی، کینه جویی، خشم و مانند آنها چیره شده و راه میانه و راست را در پیش گرفت و به آرامش و آسایش در تن و روان دست یافت، آنگاه است که آفرینندگیِ نیک و سازنده در او شکفته گشته و به نوسازی و پیشرفت همیشگی خود و جهان به سوی تکامل و رسایی خواهد پرداخت. تکاملی که در فرهنگ ما به آن «هئوروتات» (:haurvataat) یا خرداد گفته میشود، بدین چم که انسان نمونهی ایدهآلی از پیشرفت و رسایی میگردد و پس از آن دیگر برگشت پذیری و کاهش یابندگی(:انگره) جایی نداشته و تنها افزایش و پیشروی همیشگی(:سپنتا) است به سوی جاودانه شدن یا «هئوروتات امرتات» (:haurvataat ameretaat).
واپسگرایی، کهنهپرستی و خشکاندیشی در آرمان زرتشتی ناستوده و ناشایست است. انسان شایسته است که پیوسته در کار نوآوری باشد. زندگی بدون آفرینندگی تیره و خاموش و مرگآور است. کاشتن یک گل یا درخت تا نوشتن یک نوشتار و یک کتاب، ساختن یک آهنگ و ایجاد یک هنر، زادن یک فرزند و برداشت یک فرآورده، همه و همه خدمت و یاری به آفرینش است. تنها زندگیای شکوهمند و سرشار و زنده است که در آن همه نیروهای انسانی به کار میافتد و هنر و نوآوری و شادی و خوشبختی تا جنب و جوش، کوشش و پویش همه جا را فرا میگیرد.
«پروردگارا بشود مانند کسانی شویم که جهان را به سوی رسایی و آبادی به پیش می برند» اهنودگات، هات 30، بند 9
جامعهی انسانی نیز که چون از انسانها به هم آمده است دارای همان کارسازها یا مکانیسمها بوده و همان ارزشها در آن برپاست. یک جامعهی خشترایی که تمام یگانهای به هم آورندهی آن از، سر تا پای آن، هماهنگ با هنجار اشایی کار میکنند به آرامش و شادی دست یافته و در آن آرامش به سوی بهبودی و بهزیستی به پیش میرود.
این جامعهها، که رویهمِ آنها جامعهی جهانی است بر پایهی خانواده، برزن، شهر، کشور و جهان استوار است. برای داشتن یک جامعه سالم جهانی باید نخستین پایههای اجتماعي يا خانواده را سالم بنیان گذاشت و سپس کوی برزن و شهر و کشور را ساخت تا به جهان رسید.
امرتات یا امرداد، که سوی پیشرفت میباشد، آن چگونگی (وضعیتی) است که همراه است با آگاهی و آرامش و شادی کامل و همجوار با ابر دانای هستی بخش «اهورا مزدا». انسان نیک و پاک و اشویی، انسانی است کاملتر (در سنجهای انسانی). اینگونه انسانها بیگمان هم بر روی خانواده و خویشان خود و هم بر روی جامعهای که در آن زندگی میکنند هنایشی(اثر) سازنده و آبادکننده بر جای میگذارند. فرزندانی که در اینگونه خانوادهها پرورش مییابند نام نیک پدر و مادران خود را همواره زنده نگاه خواهند داشت و جامعه نیز هنایش یافته از گفتار و کردار آنان گام های بیشتری بسوی پیشرفت برخواهد داشت و نام نیک آنان را در تاریخ خود زنده و جاودان نگاه خواهد داشت.
این، نمودِ این جهانیِ جاودانگی و نامیرایی میباشد. جاودانی روان، نمود مینوی امرتات بوده که هستی جاودان است در بهترین چگونگی مینوی یا « اشه وهیشته»، سرای اندیشه نیک و «گرودمان» سرای سرود و جایگاه والای اهورامزدا.
«پارسایانی که در برابر هنجار هستی و راستی و پاکی زندگی میکنند، در مکانی که در پرتو خورشید تو درخشان و منزلگه دانایان است به سر خواهند برد.» سپنتمدگات، هات 50، بند2