آتشورهرام ايرانشاه، آتشي بهياد ايران

هزارانسال است که بشر با افروختن آتش، تماشاگر نور افشانی آن میشود. چه نور و روشنایی و زایندهي آن در درازای تاریخ یعنی آتش احترامی خاص در میان اقوام گوناگون بشر دارد. مغان بینشور(:موبدان دانشمند)، در درازای تاریخ اندیشه کردند که چیست والاترین عنصر اهوراداده در گیتی که انسان را بیش از پیش به یاد هستيبخش بزرگ دانا مياندازد؟ مغان دریافتند که این نزدیکترین چیز، نور است که از آخشیج آتش تراویده میشود. آتش نور میافشاند، با نگاه بدان روان انسان تکان میخورد. فرزانگان فرهمندپژوه (:حکمای اشراقی) بر این باورند، زمانی که انسان به نورافشانی آتش مینگرد، با چهار واسطهی مینوی به باز تابش نور بنبنان(:ذات) سپند خداوندی در گیتی مینگرد، پس شایسته دیدند که در جایگاه نيايش خردورزانه به پیشگاه اهورامزدا آتش افروزند، در نتیجه آتشکده پدید آوردند. برای آنکه تمام گروههای مردم در این همازوری، همبهره باشند از هر یک آتشی ستاندند تا امواج انديشهها و دلهايشان ایشان در جایگاه نيايش بهرهاي داشته باشد. از پیوند این آتشهای گوناگون آتشورهرام(:پیروزی) را بزرگ ساختند.
آتشورهرام در آيين زرتشتی جایگاه والایی دارد و جلوهگاه اصل نهایی وجود یعنی نور بیپایان(انغ رئوچنگه) است. مراد از گردآوری آتشها و ساختن آتشورهرام از آنها، اشارت به کلیه موجودات گیتی آنچه دیدنی و آنچه نادیدنی است. همه در برافروختن این جلوهگاه اشراقی هستی، همازور و همه بهرهاي در پرتو و نور افشانی آتشورهرام دارند.
آيين بزرگ كردن و آماده سازي آتشورهرام بسیار طولانی بوده و زنده کردن آن نزدیک یک سال به درازا میکشد. در این مدت از مردمان و پیشهوران گوناگون در دورههايي آتش گرفته میشود(1)، از مکانهای ويژهاي نیز باید آتش برگرفت. یکی از آنها آتشی است که از آذرخش آسمان پديد ميآيد و از بایستههای ارزشمند در آيين بزرگ كردن آتشورهرام است. گاه میشود برای آماده سازي آن باید زمانهای درازي درنگ كرد. چنانکه در بزرگ كردن آتشورهرام وادیاجی در بمبئی هندوستان، آتش آذرخش را پس از زماني دراز در کلکته پیدا کردند و به بمبئی آوردند.
پارسیان(:زرتشتیان هند) در سرزمین هندوستان آدریان و درمهرهای پرشماري ساختهاند(2)، در میان این پرستشگاهها هشت آتشورهرام جایگاهی ویژه دارد. این هشت انجمن آتشورهرام به ترتیب یکی در اودوادا، یکی در نوساری، چهارتا در بمبئی و دوتا در سورت تختنشین هستند. از این پس هر هفته به گونهاي چکیده پیشینهی یکی از این هشت انجمن آتشورهرام و برخی دیگر از آدریانها و مراکز دینی فرهنگی پارسیان هند را برسی خواهیم کرد.
آتشورهرام ایرانشاه
جایگاه و ارزش این انجمن آتشورهرام در نزد پارسیان هند را میتوان با جایگاه آتشورهرام یزد(آتشجهانشاه) در نزد زرتشتیان ایران سنجيد. بیشتر دینورزان پارسی پیدایش و تختنشین شدن آتش ایرانشاه را همزمان با پنجمین سال ورود پارسیان به گجرات هند میدانند. با توجه به آنکه زمان ورود پارسیان به سنجان(شهري كوچك در گجرات هند) را سال ١٦٤خورشيدي میدانند(3)، آتش ایرانشاه باید در سال ١٦٩خورشيدي تختنشین شده باشد.
پارسیان پس از ورود به سنجان در اندیشهي بزرگ كردن آتشورهرام افتادند ولی ابزار بايسته برای انجام اين آيين را نداشتند. بههمين شوند(:دلیل) چند نفر را از راه خشکی به خراسان فرستادند. ایشان پس از دو سال بههمراه دستهای دیگر از موبدان و گروه زیادی از بهدینان بههمراه آن ابزار بايسته به سنجان بازگشتند. پس از ورود ایشان آیین بزرگ كردن آتش ورهرام آغاز میشود، پس از یک سال و پایان آيين، آن آتشورهرام را بهیاد سرزمین و شاهنشاه ایران، به آتش ایرانشاه نامور ساختند و در سال ١٦٩خورشيدي در سنجان تختنشین کردند(4).
آتش ایرانشاه تا هفتصد سال در سنجان مقام داشت و مورد احترام پارسیان بود تا آنکه در سال ٨٦٩ خورشيدي «الفخان» امیر سپاه سلطان محمود غزنوی در لشکرکشیهای خود بر شهر سنجان چیره شد. پارسیان از بیم جان آتش ایرانشاه را برداشته با زن و بچه بکوه بهاروت در 8 مایلی سنجان پناه بردند و ایرانشاه را در غار آن کوه از ديدهها پنهان داشتند. پس از 12 سال و فروکش کردن ستم در سال ٨٨١ خورشيدي موبدان آتش را به شهر پارسی نشین «بانسده» بردند. 13سال بعد آتش ایرانشاه را به نوساری(بندري در گجرات هند) جابجا كردند و این از آن روي بود که بیشتر پارسیان در آن شهر میزیستند. باز در سال ١١١٢خورشيدي به شوند یورش سپاه «مراته» به نوساری و چپاول و غارت، موبدان آتش ایرانشاه را به بندر سورت انتقال دادند. سهسال بعد پس از عقبنشینی سپاه مراته و برقراری آرامش دوباره آنرا به نوساری بازگرداندند.
در آن زمان پیرامون آتوربانی(:پريستاري آتش) آتش ایرانشاه و برگزاری آيينها میان موبدان چالشهايي پدید آمد. موبدان سنجانا که نیاکانشان از گذشته آتوربان آتش ایرانشاه بودند، خدمت در آتشکده و نگهداری از ایرانشاه را حق خود میدانستند. ایشان در سال ١١١٥خورشيدي آتش ایرانشاه را از نوساری به شهر بُلسار(روستايي زرتشتينشين در هند) و سپس در سال ١١٢٢خورشيدي از بُلسار به روستای اودوادا منتقل کردند و از همان زمان تا امروز، ایرانشاه در روستای اودوادا تختنشین میباشد.
دهشمندان بسیاری در برپا برپاداشتن ساختمان آتش ایرانشاه نقش داشتهاند، از آن جملهاند:«بهدین منوچهر بهمن» مقیم قریه نارگل که از دهش وی ساختمان کوچکی برای آتش ایرانشاه ساخته شد. سالیان درازی پس از وی «بهدین بیکاجی ایدلجی» مقیم سورت ساختمان بزرگی برای تخت نشین کردن ایرانشاه بنا كرد. سالها پس از وی «داداباهی منوچهرجی پستنجی وادیا» ساختمان تازهای براي تختنشینی ایرانشاه و نيايش پارسیان برپا داشت. ساختمان كنوني آتشکده اودوادا که آتش ایرانشاه را در سینه دارد با دهش بانو «موتلابائی جهانگیرجی وادیا» در سال ١٢٧٣خورشيدي برابر با 1894م ساخته شده است. آتوربانی آتش ایرانشاه را نه خانواده از دستوران سنجانا بردوش دارند. تا سال 2004م آتورباني ايرانشاه بر دوش «دستور دانشمند، دکتر هرمزدیار میرزا» و «دستور خورشید کیقباد» بود. با درگذشت دستور دکتر هرمزدیار میرزا در یازدهم ماه می 2004م، این وظیفه به تنهایی بر دوش دستور خورشید کیقباد(5) گزارده شده است.
زرتشتيان سراسر جهان به ويژه پارسيان هند همهساله در روز آذر از مهرماه در گاهنماي يزدگردي(:شاهنشاهي) برابر با پنجم ارديبهشت خورشيدي به زيارت آتش ايرانشاه ميروند. همه ماهه نيز در روز ورهرام پارسيان براي نيايش گروهي در آتشكده اودوادا گردهم ميآيند. آتشكدهي اودوادا ديرزماني است كه از سوي دولت محلي گجرات و سپس از سوي دولت مركزي هند در فهرست ميراث فرهنگي سرزمين هندوستان به ثبت رسيده است.
آتشورهرام در آيين زرتشتی جایگاه والایی دارد و جلوهگاه اصل نهایی وجود یعنی نور بیپایان(انغ رئوچنگه) است. مراد از گردآوری آتشها و ساختن آتشورهرام از آنها، اشارت به کلیه موجودات گیتی آنچه دیدنی و آنچه نادیدنی است. همه در برافروختن این جلوهگاه اشراقی هستی، همازور و همه بهرهاي در پرتو و نور افشانی آتشورهرام دارند.
آيين بزرگ كردن و آماده سازي آتشورهرام بسیار طولانی بوده و زنده کردن آن نزدیک یک سال به درازا میکشد. در این مدت از مردمان و پیشهوران گوناگون در دورههايي آتش گرفته میشود(1)، از مکانهای ويژهاي نیز باید آتش برگرفت. یکی از آنها آتشی است که از آذرخش آسمان پديد ميآيد و از بایستههای ارزشمند در آيين بزرگ كردن آتشورهرام است. گاه میشود برای آماده سازي آن باید زمانهای درازي درنگ كرد. چنانکه در بزرگ كردن آتشورهرام وادیاجی در بمبئی هندوستان، آتش آذرخش را پس از زماني دراز در کلکته پیدا کردند و به بمبئی آوردند.
پارسیان(:زرتشتیان هند) در سرزمین هندوستان آدریان و درمهرهای پرشماري ساختهاند(2)، در میان این پرستشگاهها هشت آتشورهرام جایگاهی ویژه دارد. این هشت انجمن آتشورهرام به ترتیب یکی در اودوادا، یکی در نوساری، چهارتا در بمبئی و دوتا در سورت تختنشین هستند. از این پس هر هفته به گونهاي چکیده پیشینهی یکی از این هشت انجمن آتشورهرام و برخی دیگر از آدریانها و مراکز دینی فرهنگی پارسیان هند را برسی خواهیم کرد.
آتشورهرام ایرانشاه

جایگاه و ارزش این انجمن آتشورهرام در نزد پارسیان هند را میتوان با جایگاه آتشورهرام یزد(آتشجهانشاه) در نزد زرتشتیان ایران سنجيد. بیشتر دینورزان پارسی پیدایش و تختنشین شدن آتش ایرانشاه را همزمان با پنجمین سال ورود پارسیان به گجرات هند میدانند. با توجه به آنکه زمان ورود پارسیان به سنجان(شهري كوچك در گجرات هند) را سال ١٦٤خورشيدي میدانند(3)، آتش ایرانشاه باید در سال ١٦٩خورشيدي تختنشین شده باشد.
پارسیان پس از ورود به سنجان در اندیشهي بزرگ كردن آتشورهرام افتادند ولی ابزار بايسته برای انجام اين آيين را نداشتند. بههمين شوند(:دلیل) چند نفر را از راه خشکی به خراسان فرستادند. ایشان پس از دو سال بههمراه دستهای دیگر از موبدان و گروه زیادی از بهدینان بههمراه آن ابزار بايسته به سنجان بازگشتند. پس از ورود ایشان آیین بزرگ كردن آتش ورهرام آغاز میشود، پس از یک سال و پایان آيين، آن آتشورهرام را بهیاد سرزمین و شاهنشاه ایران، به آتش ایرانشاه نامور ساختند و در سال ١٦٩خورشيدي در سنجان تختنشین کردند(4).
آتش ایرانشاه تا هفتصد سال در سنجان مقام داشت و مورد احترام پارسیان بود تا آنکه در سال ٨٦٩ خورشيدي «الفخان» امیر سپاه سلطان محمود غزنوی در لشکرکشیهای خود بر شهر سنجان چیره شد. پارسیان از بیم جان آتش ایرانشاه را برداشته با زن و بچه بکوه بهاروت در 8 مایلی سنجان پناه بردند و ایرانشاه را در غار آن کوه از ديدهها پنهان داشتند. پس از 12 سال و فروکش کردن ستم در سال ٨٨١ خورشيدي موبدان آتش را به شهر پارسی نشین «بانسده» بردند. 13سال بعد آتش ایرانشاه را به نوساری(بندري در گجرات هند) جابجا كردند و این از آن روي بود که بیشتر پارسیان در آن شهر میزیستند. باز در سال ١١١٢خورشيدي به شوند یورش سپاه «مراته» به نوساری و چپاول و غارت، موبدان آتش ایرانشاه را به بندر سورت انتقال دادند. سهسال بعد پس از عقبنشینی سپاه مراته و برقراری آرامش دوباره آنرا به نوساری بازگرداندند.
در آن زمان پیرامون آتوربانی(:پريستاري آتش) آتش ایرانشاه و برگزاری آيينها میان موبدان چالشهايي پدید آمد. موبدان سنجانا که نیاکانشان از گذشته آتوربان آتش ایرانشاه بودند، خدمت در آتشکده و نگهداری از ایرانشاه را حق خود میدانستند. ایشان در سال ١١١٥خورشيدي آتش ایرانشاه را از نوساری به شهر بُلسار(روستايي زرتشتينشين در هند) و سپس در سال ١١٢٢خورشيدي از بُلسار به روستای اودوادا منتقل کردند و از همان زمان تا امروز، ایرانشاه در روستای اودوادا تختنشین میباشد.

دهشمندان بسیاری در برپا برپاداشتن ساختمان آتش ایرانشاه نقش داشتهاند، از آن جملهاند:«بهدین منوچهر بهمن» مقیم قریه نارگل که از دهش وی ساختمان کوچکی برای آتش ایرانشاه ساخته شد. سالیان درازی پس از وی «بهدین بیکاجی ایدلجی» مقیم سورت ساختمان بزرگی برای تخت نشین کردن ایرانشاه بنا كرد. سالها پس از وی «داداباهی منوچهرجی پستنجی وادیا» ساختمان تازهای براي تختنشینی ایرانشاه و نيايش پارسیان برپا داشت. ساختمان كنوني آتشکده اودوادا که آتش ایرانشاه را در سینه دارد با دهش بانو «موتلابائی جهانگیرجی وادیا» در سال ١٢٧٣خورشيدي برابر با 1894م ساخته شده است. آتوربانی آتش ایرانشاه را نه خانواده از دستوران سنجانا بردوش دارند. تا سال 2004م آتورباني ايرانشاه بر دوش «دستور دانشمند، دکتر هرمزدیار میرزا» و «دستور خورشید کیقباد» بود. با درگذشت دستور دکتر هرمزدیار میرزا در یازدهم ماه می 2004م، این وظیفه به تنهایی بر دوش دستور خورشید کیقباد(5) گزارده شده است.

زرتشتيان سراسر جهان به ويژه پارسيان هند همهساله در روز آذر از مهرماه در گاهنماي يزدگردي(:شاهنشاهي) برابر با پنجم ارديبهشت خورشيدي به زيارت آتش ايرانشاه ميروند. همه ماهه نيز در روز ورهرام پارسيان براي نيايش گروهي در آتشكده اودوادا گردهم ميآيند. آتشكدهي اودوادا ديرزماني است كه از سوي دولت محلي گجرات و سپس از سوي دولت مركزي هند در فهرست ميراث فرهنگي سرزمين هندوستان به ثبت رسيده است.
پینوشت:
1: پیشه ورانی که از ایشان آتش گرفته میشود عبارتند از: آتش کارخانه رنگرز، آتش اجاق پادشاه یا استاندار یا فرماندار، آتش کوزهگر، آتش آجرساز، آتش اجاق درویش یا صاحبدل، آتش زرگر، آتش ضرابخانه، آتش آهنگر، آتش کارخانه اسلحه سازی، آتش نانوا، آتش تقطیر، آتش اجاق فرمانده ارتش، آتش اجاق چوپان، آتش اجاق پیشوای دین، آتش برق آسمان، آتش مرده سوز و... آتشهای نامبره پس از سیر مراسمی پالوده و سپس بزرگ میشود. خوانندگان گرامی میتوانند برای آشنايي بيشتر با آيين آماده سازي، بزرگ كردن و تخت نشین کردن آتش ورهرام(پیروزی)، به کتاب دبستان مزدیسنی مراجعه کنند.
2: پارسیان هند بیش از 200 درمهر در هندوستان و نقاط مختلف جهان بنیاد گزاردهاند. خواننده گرامی میتواند برای دیدن فهرست کامل این درمهرها به کتاب پرستشگاه زرتشتیان، زندهیاد استاد رشید شهمردان مراجعه کند.
3: بر سر تاریخ دقیق ورود پارسیان به سنجان اختلافاتی وجود دارد. «دستور اسفندیارجی کامدین» در کتاب خود (کسر تاریخ قدیم پارسی) که در سال 1826م در بمبئی به چاپ رسیده است در «ص139» تاریخ ورود پارسیان به سنجان را سال ٩٥خورشيدي بیان کرده است. «دستور رستمجی تهمولجی میرزا» سال ورود را ٢١٨خورشيدي نوشته است. دانشمند بزرگ «خورشیدجی کاما» در درستي گفتهي هردو نفر تردید دارد و آن را ٣١٥خورشيدي قلمداد میکند. با تکیه بر نظریه دستور دکتر جیوانجی مدی، پی ماستر، منوچهر پندول و استاد رشید شهمردان ما نیز تاریخ ١٦٤خورشيدي را نزدیک به راستی میدانیم.
4: در کاتالوگ جدید انجمن آتش ورهرام اودوادا تاریخ بزرگ كردن و تختنشینی ایرانشاه را روز آذر از ماه آذر سال ١٠٠خورشيدي برابر با 721 میلادی معرفی کردهاند.
5: دستور خورشید کیقباد، فرزند دستور دکتر کیقباد نامآور است. شمس العلما دستور دکتر کیقباد مشهور به سردار پونا از مفاخر علمی پارسیان هند و دوست صمیمی دینشاه ایرانی بود. وی یکی از پشتيبانان اصلی استاد پورداوود در میان پارسیان هند بود. دستور دکتر کیقباد همان موبدی است که استاد پورداوود را به آيين یزشن فراخواند.

1: پیشه ورانی که از ایشان آتش گرفته میشود عبارتند از: آتش کارخانه رنگرز، آتش اجاق پادشاه یا استاندار یا فرماندار، آتش کوزهگر، آتش آجرساز، آتش اجاق درویش یا صاحبدل، آتش زرگر، آتش ضرابخانه، آتش آهنگر، آتش کارخانه اسلحه سازی، آتش نانوا، آتش تقطیر، آتش اجاق فرمانده ارتش، آتش اجاق چوپان، آتش اجاق پیشوای دین، آتش برق آسمان، آتش مرده سوز و... آتشهای نامبره پس از سیر مراسمی پالوده و سپس بزرگ میشود. خوانندگان گرامی میتوانند برای آشنايي بيشتر با آيين آماده سازي، بزرگ كردن و تخت نشین کردن آتش ورهرام(پیروزی)، به کتاب دبستان مزدیسنی مراجعه کنند.
2: پارسیان هند بیش از 200 درمهر در هندوستان و نقاط مختلف جهان بنیاد گزاردهاند. خواننده گرامی میتواند برای دیدن فهرست کامل این درمهرها به کتاب پرستشگاه زرتشتیان، زندهیاد استاد رشید شهمردان مراجعه کند.
3: بر سر تاریخ دقیق ورود پارسیان به سنجان اختلافاتی وجود دارد. «دستور اسفندیارجی کامدین» در کتاب خود (کسر تاریخ قدیم پارسی) که در سال 1826م در بمبئی به چاپ رسیده است در «ص139» تاریخ ورود پارسیان به سنجان را سال ٩٥خورشيدي بیان کرده است. «دستور رستمجی تهمولجی میرزا» سال ورود را ٢١٨خورشيدي نوشته است. دانشمند بزرگ «خورشیدجی کاما» در درستي گفتهي هردو نفر تردید دارد و آن را ٣١٥خورشيدي قلمداد میکند. با تکیه بر نظریه دستور دکتر جیوانجی مدی، پی ماستر، منوچهر پندول و استاد رشید شهمردان ما نیز تاریخ ١٦٤خورشيدي را نزدیک به راستی میدانیم.
4: در کاتالوگ جدید انجمن آتش ورهرام اودوادا تاریخ بزرگ كردن و تختنشینی ایرانشاه را روز آذر از ماه آذر سال ١٠٠خورشيدي برابر با 721 میلادی معرفی کردهاند.
5: دستور خورشید کیقباد، فرزند دستور دکتر کیقباد نامآور است. شمس العلما دستور دکتر کیقباد مشهور به سردار پونا از مفاخر علمی پارسیان هند و دوست صمیمی دینشاه ایرانی بود. وی یکی از پشتيبانان اصلی استاد پورداوود در میان پارسیان هند بود. دستور دکتر کیقباد همان موبدی است که استاد پورداوود را به آيين یزشن فراخواند.

سردر ورودي آتش ورهرام ايرانشاه در اودوادا پس از بازسازي ٢٠٠٩م

پلكان ورودي آتش ورهرام ايرانشاه پس از بازسازي

پلكان ورودي آتش ورهرام ايرانشاه از نمايي ديگر

فرتور تنديس اسفينكس در آتش ورهرام ايرانشاه

ساختمان آتش ورهرام ايرانشاه پس از بازسازي ٢٠٠٩م

بالكن اصلي آتش ورهرام ايرانشاه پس از بازسازي

صحن داخلي آتش ورهرام ايرانشاه، موبدي از سنجانا در حال آتورباني

+ نوشته شده در شنبه نوزدهم دی ۱۳۸۸ ساعت 19:12 توسط خداداد ظهرابي علي آبادي
|