زمانی که بانک ایران و روس در شهرهای ایران پایه گذاری شد، به فرمان رضاشاه یک نمایندگی نیز در یزد شروع به کار کرد. مردم به خاطر یاری به تجارتخانه جهانیان از داد و ستد با بانک ایران و روس خودداری می کردند. رضاشاه تیمورتاش را برای رسیدگی مامور کرد و تیمورتاش در گزارش خود نوشت که مردم جنوب ایران به تجارتخانه جهانیان بیشتر از بانک اعتماد دارند. رضاشاه رستم جهانیان را به تهران خواست و بازخواست کرد. به دستور رضاشاه رستم شاهجهان وادار شد مبلغ چهارهزار ریال پول که مبلغ هنگفتی بود به خزانه دولت پرداخت کند. رستم شاهجهان این پول را بی درنگ می پردازد و از تهران روانه یزد می شود، ولی در بین راه به بیماری سینه پهلو دچار و پس از چند روز در یزد در می گذرد. فرزند بزرگ او کیخسرو جهانیان که در فرانسه و سوییس تحصیلات خود را به پایان برده و به یزد برگشته بود، کارهای پدر را پی می گیرد. با پخش خبر درگذشت رستم شاهجهان و درگیری او با دولت، همه طلبکاران به یکباره برای دریافت پول های خود به تجارتخانه جهانیان هجوم می آورند. کیخسرو با بردباری و تیزهوشی ویژه خود همه بدهی های تجارتخانه را پرداخت می کند. همین فشار تجارتخانه جهانیان را به ناچار تعطیل می کند.